روزی باورت می شد!؟

روزی باورت می شد
تو که میروی
دیگر هیچ کس نبیند
و نخواهد که ببیند

روزی باورت می شد
تو که می روی
آنان که ایمان داشتی
حقت را اینچنین ادا کنند

روزی باورت می شد
من اینچنین شوم
که خودم هم باورم نمی شود
اینچنین شدم که هستم

ما بی دینان متعهدیم
و آنان دینداران بی تعهد
که ما از همه دیندار تریم
و آنان از همه بی دین تر

ما هواس بازان بی قیدیم
و آنان مقیدان هواس باز
که ما هوای بهشت داریم
و آنان قید بهشت

روزی باورت می شد
اینچنین بهشتیمان کنند
و ما اینچنین جهنم را بهشت
و آنان بهشت را جهنم

من باورم میشد
با همه ی کودکی هایم
و تو باورت نمی شد
که اینچنین آسوده رفتی ...

مرغ خودسر

معاون وزیر بازرگانی: گوشت مرغ گران نشده ، تغییر قیمت داده

پیامبر

اگر کسی گفت من برای شما پیامی آورده ام بترسید!

۱۴۰۰ سال است که پیامبری نیامده است ...

Photoblog

هفته ی پیش با ایمیلی مواجه شدم که یکی از دوستان پیشنهاد داده بود که سری به جدیدترین عکسی که در فوتوبلاگش آپلود کرده بزنم. بعد از دیدن عکس های زیبایی که توسط اون آپلود شده بود‌ ، یک سری به سایت ارایه دهنده این سرویس زدم و نکات جالبی نظر من رو به راه انداختن یک فتوبلاگ توی این سایت جلب کرد.
اول از همه اینکه هر روز فقط یک عکس می تونستی آپلود کنی و این در نوع خودش جالب بود. هر کی عکس بیشتر آپلود کرده نشون میده که سابقه بیشتری توی این سایت داره و بعلت محدود بودن تعداد عکسها ملت هرچی عکس گیرشون میاد آپلود نمی کنند.
دوم اینکه یک community داره این سایت که عکس های هر روز همه ی فتوبلاگر ها توی اون نمایش داده میشه. نکته جالب این بود که چند روزی که عکس گذاشتی و بعد از تایید مدیر سایت به عضویت community در میای.
سوم اینکه چون یک سایت بین المللی هستش می تونی از عکس های عکاس های دیگر کشور ها همچنین نظرات اونها در باره ی عکس هات هم استفاده ببری
و نهایتا این سایت یک فتوبلاگ هست و فقط می تونی عکس بزاری نه مطلب دیگه ای. از اینکه مشخصات عکس و دوربین رو از فایل عکست در میاره و برای هر عکس نشون میده هم خیلی خوشم اومد راستش رو بخواهید.
نتیجتا با ساختن یک فتوبلاگ برای خودم توی اون سایت تصمیم گرفتم که فعلا قسمت به روایت تصویر وبلاگ رو تعطیل و به این فتوبلاگ منتقل کنم و در اینجا بیشتر به پریشانی های سابقم برسم.
این هم آدرس فتوبلاگم:
www.kioumarsi.aminus3.com

بازار شناور

بام تهران

فرزند شیطان

و به ازراییل
لبخندی دوباره خواهم زد!
من با کن آمده ام
با فیکون خواهم رفت ...

من

من از فتنه متنفرم
من از فتنه گر متنفرم

من عاشق توهمم
من عاشق حس کمالم
من عاشق ترکیب بلاهت و فصاحتم

من از سوال متنفرم
من از چالش متنفرم

من عاشق چرا های بی جوابم
من عاشق چشم و گوش های بسته ام
من عاشق کبک و برفم

من از در و پیکر متنفرم
من از سر و ته متنفرم

من عاشق داستانهای بی سر و ته ام
من عاشق ۲۰:۳۰ بی در و پیکرم
من عاشق دستمال یزدیم

من از تو متنفرم
من از آمریکا متنفرم
من از دولت لبنان و فلسطین متنفرم

من عاشق خودمم
من عاشق خودسریم
من عاشق خود سران عالمم


من نه آنم که تو فکر میکنی
من نماد آرامش و آسایشم

من تا نوک دماغم راه زیادست
من چشم هایم را کمتر باز می کنم

جان مریم دیگر چشمانش را باز نمی کند

جان مریم دیگر چشمانش را باز نمی کند و ما را با یک دنیا خاطره ی نوستالژیک تنها می گذارد. چند وقتی می شود که دیگر جدی تر از همیشه ای ایران ایران دامان پاکش دور از دگران و بد گوهران نیست و تاراج خزان گریبانش را گرفته است. محمد نوری رفت و ما رو با ساسی مانکن تنها گذاشت. محمد نوری رفت و ما ماندیم و "تو آی اف ام". محمد نوری رفت و در تمام سالهای زندگی جای خالیش در رسانه ی ملی را هنرمندانی چون ده نمکی و روشنفکرانی چون دکتر الله کرم پر کردند.
همین چند روز پیش سالگرد شاعر بزرگ معاصر احمد شاملو بود. به این فکر می کردم که شاعر بزرگی مثل شاملو که تا سال 79 در قید حیات بوده، یعنی 22 سال را در دوران پس از انقلاب زیسته چه جایگاهی در فرهنگ و ادب این مملکت داشته و چگونه میشود که با وجود چنین شخصیت بی مثالی ، حداد عادل ها بر مسند ادبیات ما تکیه می زنند. نوری ها و شاملو های زیادی در این سال ها آمدند و رفتند تا ما بفهمیم که چرا واژه ای زیبنده تر از نخبه کشی برای سیاست های حکومت در خصوص نخبگان در این 3 دهه نمی توان برگزید.
تجلیل از مردگانی که دیگر نفسی ندارند که از درد مردم دم زنند، سیاست رسمی صدا و سیما نسبت به نخبگان بخصوص نخبگان فرهنگی و هنری کشور می باشد. بعنوان مثال اولین باری که اسمی از فرهاد در صدا و سیمای ایران بگوش رسید خبر درگذشت او بود تا بار دیگر موید این سیاست باشد. منظور این نیست که این انتقاد بر صدا و سیما وارد است بلکه منظور اینست که صدا و سیما یا رسانه ی ملی که در واقع رسانه ی حکومت است و بیش از هر چیزی صدای حکومت را بگوش مردم می رساند تا صدای مردم را بگوش حکومت ، با صدایی رسا اعلام می دارد که این است سیاست نخبه کشی حکومت...

غروب

جاده

میرم که به جاده بزنم
جاده ای که همیشه برام نماد رفتن و برنگشتن بوده
همون جاده ای که رفتم و هزار بار برگشتم...

قهوه خانه سنتی آذری

دخیل

برج سازی

یک پیشنهاد خوب (18پلاس)

با توجه به فرا رسیدن فصل گرم تابستان و تلاش های دولت جهت برخورد با پدیده زشت بدحجابی در کشور و بخصوص پایتخت از یک طرف و معضل بیکاری از طرف دیگر پیشنهاد می شود برای اولین بار در یک ابتکار تازه دست به رفع این دو معضل بصورت همزمان زده شود. این ابتکار که تحریک سنج نامیده می شود برخلاف دیگر اختراعات این روزها که بر نیروی بیکار کشور می افزاید و کار آنها را به ماشین واگذار می نماید کاملا برعکس عمل می کند یعنی از انسان این موجود هوشمند بعنوان ماشین استفاده می کند. شیوه ی کار به این ترتیب است که دولت محترم اقدام به استخدام هزاران نفر از افراد بیکار در شهر های بزرگ کشور می نماید و هر کدام از این افراد در نقاط پر تردد شهر های محل سکونت خود قرار می گیرند. با عبور خانم های بد حجاب دستگاه تحریک سنج بطور اتوماتیک شروع به فعالیت نموده و بین اعداد 5 تا 15 سانتی متر یک عدد را بعنوان خروجی می دهد که این عدد در 100.000 ضرب شده و به تومان مبلغ جریمه خانم های بد حجاب می شود. همانطور که می بینید دستگاه بطور اتوماتیک حداقل و حداکثر جریمه را برابر با 500.000 و 1.500.000 تومان که همان حدود جریمه مدنظر است، در نظر می گیرد. اگر هر دستگاه تحریک سنج روزانه تنها 150 سانتی متر نیز کار کند در ماه این عدد به 4500 سانتی متر می رسد که معادل 450.000.000 تومان درآمد برای کشور ایجاد می شود حال اگر فرض کنیم تنها 1000 نفر را در سراسر کشور استخدام کرده باشیم می بینیم که ماهانه معادل 450 میلیون دلار درآمد و بعبارتی سالانه 5.4 میلیارد دلار از این طرح عاید کشور می شود . نباید این را نیز فراموش کرد که این اعداد با یک حساب سر انگشتی بسیار بیشتر از اینها خواهند شد. از دیگر مزایای این طرح اجرای عدالت در تعیین میزان جریمه نقدی برای خانم های بدحجاب می باشد که بعلت مکانیزه بودن سیستم جای هیچ گونه گله گذاری را برای بدحجابان محترم باقی نمی گذارد...

بد حجاب ها باید چه بکنند؟

1- بد حجاب حیا کن، مملکت رو رها کن
2- کثافت های آشغال، همینا شوهرای نازنین ما رو از راه به در می کنن
3- چشم چرانی نکردن برای آقای مطهری و دار و دستشون سخته
4- همه ی موارد

دفتر شطرنجی

اگر یادتون بیاد بچه که بودیم از این دفتر شطرنجی ها داشتیم و کلی باهاش حال می کردیم و نقاشی می کشیدیم. روز کارگر بهانه ای شد تا من هم هوس کنم مثل یک بچه کارگر که باباش کل تابستون رو کار کرده تا بتونه بفرستش مدرسه اما توی تابستون کذایی سال قبل دستگیر شده و مدرسه رفتن بچه اش رو ندیده ، دفتر شطرنجی نقاشیم رو ور دارم و واسه بابام یک نقاشی بکشم ...

امیدوارم دفتر صد برگم پر بشه و بتونم همه ی صفحاتش رو نقاشی کنم...

این روزها

این پتیاره دنیا
شوهری دیگر کرده است
مهریه اش خون و
قدرت جهاز آورده است

دیو سیاه

ماه پرید و رفت!
خورشید نای آمدن نداشت.
برای دقیقه ای بیشتر چانه می زد و
پتو بر سر می کشید.
در کشاکش ماه و خورشید،
دیو سیاه لبخند بر لب می نشاند

پیامبران خاطی

گویا جنگ های جهانی اول و دوم برای برگرداندن حواس ملت (امسال حواستان را جمع کنید ...) به قرون وسطی جواب نداد و اینبار نوبت پیامبران بزرگوار رسید که مورد نقد و بررسی اعضای محترم هیئت دولت قرار بگیرند باشد که درس عبرتی باشد برای بعضی ها که تو انتخاباشون بیشتر دقت کنن. بعد از حضرت نوح که نتوانست در 950 سال عدالت را برقرار کند و نتوانست درست مدیریت کند ( به گفته آقای مشایی معاون اول مخلوع آقای رئیس جمهور که با حکم رهبری برکنار شدند و رئیس دفتر، معاون فرهنگی و هنری و این روزها سخنگوی فعلی آقای احمدی نژاد) ، نوبت به حضرت آدم و آغاز خلقت رسید. قبل از اینکه به آدم (ع) بپردازیم باید اعتراف کنم که خوب بنده خدا راست میگه وقتی در عرض 5 سال میشه جهان رو با جمعیت چند میلیاردیش مدیریت کرد چطور نمیشه یک قوم کوچک رو در عرض یک قرن مدیریت کرد و عدالت رو برقرار ساخت!؟ اما حالا ببینیم آدم چیکار کرده اون هم در شرایطی که کافی بود فقط حوا رو مدیریت کنه تا کل جهان مدیریت بشه!!! مشکل این انسانهای کج فهم اینه که فکر می کنند تنها دغدقه دولت مدیریت جهان هست و بس. آدم اولین شکست خورده جنگ نرم دشمنان بود. هیچ تعجب نکنید! این حوا بود که فریب شیطان را خورد و سپس از طریق جنگ نرم آدم را مجبور به خوردن سیب کرد. از خودم نمی گم ها این رو رامین معاون مطبوعاتی رئیس جمهور محترم در جلسه هفتگی خبرنگران در دفتر خودشون فرمودند. خلاصه بنابر سخنان این چند وقت هیئت دولت ما هر چی می کشیم از این پیامبران بدون مدیریت می کشیم. من پیشنهاد می کنم آقای رئیس جمهور در بخشنامه ای تصویب کنند که تا کار دولت با پیامبران بالا نگرفته ، اعضای محترم هیئت دولت و نزدیکان و مقربان دفتر ایشون از پیامبران بکشن بیرون