۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

وجدان بیدار

پس از سکوتی که بر خلاف اهداف راه اندازی این وبلاگ به علت مشغله های زیاد قبل از انتخابات و بهت و پیگیری اتفاقات بعد از انتخابات داشتم و پس از تصمیم گیری بر سر اینکه آیا باید بنویسم یا به درد خود سانسوری ای که همه دچار آن شده اند بشوم یا نه ،امروز فهمیدم که در این زمانه ی گناه آلود و کسل کننده، نوشتن می تواند تنها و آخرین تلاش های بیداری برای وجدانی باشد که با هر روز سکوت در خوابی عمیق تر فرو می رود و به دنبال همفکران محافظه کاری چون خود می گردد.
حوادث اخیر را به 3 دسته تقسیم می کنم. 1- پیش از انتخابات ، 2- هنگام انتخابات و 3- پس از انتخابات
پیش از نوشتن این مطلب باید بگویم که قصد اثبات تقلب و یا عدم تقلب در انتخابات را در این بحث ندارم و تنها به بررسی این 3 دوره می پردازم!
1- پیش از انتخابات: جریانات را در این دوره می توان به سه دسته تقسیم کرد
دسته ی اول
مردمی که با شور و نشاط خاصی بدنبال تغییر بودند و با حمایت امیدوارانه از میرحسین موسوی و حمایت آرمان گرایانه از مهدی کروبی سعی در تغییر اوضاع داشتند. این جمعیت که بیش از هر زمانی به وحدت رسیده بودند و با حضور اپوزیسیون در جمع خود، احساس امیدواری به پیروزی و تغییر اوضاع هر شب آنها را به خیابان ها می کشاند ، تبدیل به کوهی از انرژی شده بودند که با احتیاط می توان حتی از آن بعنوان یک بمب ساعتی یاد کرد که برای روز انتخابات کوک شده بودند!
دسته دوم جریان مردمی ای بود که در گروه های متفاوتی اقدام به حمایت از محمود احمدی نژاد می کردند
- مردمانی با اعتقادات دینی و تعصبات مذهبی
- به منظور مخالفت با هاشمی رفسنجانی و در حمایت از توهین های صورت گرفته به ایشان توسط محمود احمدی نژاد
- مردمان تهی دستی که با پرداخت سود 8 ماه سهام عدالت نگاهی امیدوار به آینده اقتصادی خود داشتند
- ...
اما جریان سومی که برخلاف دو جریان مردمی یاد شده فعالیت می کرد جریانی بود که با توجه به ضعف جریان دوم نسبت به جریان اول از نظر کیفی و کمی وارد عرصه شد که این جریان شامل حامیان سازماندهی شده ی احمدی نژاد مانند نیروهای بسیج ، بخشی از سپاه، صدا و سیما، شورای نگهبان ، رهبری و نهاد های دولتی بودند که بصورت علنی و یا غیر علنی به حمایت از جریان حاکم می پرداختند.

2- هنگام برگزاری انتخابات:
در این بخش به بررسی وضعیت هر کدام از جریان های ذکر شده در این روز می پردازیم
عده از دسته اول که به نتایج انتخابات امیدواری زیادی داشتند و یا شور و هیجان بیشتری نسبت به دیگران داشتند در ساعات اولیه صبح به پای صندوق ها آمدند و رای خود را دادند و با استرس و هیجان فراوان بخشی از انرژی خود را تخلیه کردند و مابقی را برای جشن پیروزی نگه داشتند، ما بقی نیز در زمان های مختلف تا پایان وقت که تنها تا ساعت 10 شب تمدید شد به پای صندوق ها رفتند و منتظر نتیجه انتخابات شدند. آنچه که مشهود بود رای دادن طرفداران آقایان موسوی و کروبی در شعبه های مشخصی در هر یک از شهر ها بود و می توان گفت آرای این دو کاندیدا در مناطق مشخصی از شهر جمع شده بود. اما دسته دوم که با هیاهوی کمتری پای صندوق های رای حاضر می شدند و آرای خود را به صندوق ها می ریختند کمتر در نقاط بالایی شهر ها دیده می شدند و اکثر آرای احمدی نژاد در محله های فقیر نشین شهر به صندوق ها ریخته می شد. در این مرحله هم تا وارد بحث درباره ی دسته سوم نشده ایم همه چیز عادی بنظر می رسد اما حضور این دسته که حامیان احمدی نژاد هستند در این مرحله و نقش آنها در پای صندوق های رای می تواند جالب باشد:
- نیروهای بسیج و سپاه و نیروی انتظامی: حفظ امنیت صندوق ها و انتخابات
- صدا و سیما: تنها رسانه تصویری انتخابات
- شورای نگهبان: ناظر انتخابات
- رهبری: تایید کننده نهایی انتخابات
- نهادهای دولتی: برگزار کننده انتخابات

3- پس از انتخابات:
اما همه چیز از این موقع شروع شد و به اوج خود رسید و هر یک از این سه گروه دست به فعالیت هایی زدند که می توان شدت و حدت آن را برابر با قبل از انتخابات دانست
گروه اول که حامیان موسوی و کروبی بودند آماده انفجار بودند و این بمب ساعتی که آماده ی آتش بازی پیروزی بود با بهت و حیرت نتایج انتخابات را متفاوت از آن چیزی دید که می پنداشت و پیش بینی می شد و همانطور که همگان دیدند منفجر شد و با کنترل رهبران اصلاحات و نه هدایت آنها این انفجار بصورت کنترل شده و با حضور مردم در خیابان ها و با سکوت و آرامش بدون آسیب جدی ای به خیر گذشت.
گروه دوم با نگاهی تردید آمیز به نتایج انتخابات و با سکوت و آرامش به تماشا و گاهی نقد منصفانه و یا غیر منصفانه حوادث بعد از انتخابات پرداختند و ترجیح دادند در خانه های خود بمانند.
اما در این جا باز نقش گروه سوم بیش از 2 مر حله قبل نمود پیدا کرد و با سرکوب و دستگیری حامیان موسوی و کروبی از فرصت ایجاد شده به منظور حذف گروهی خاص از صحنه سیاسی کشود اقدام کرد.

این کل جریانی بود که بطور مختصر در این مدت اتفاق افتاد و توضیح در مورد اهداف و نقش هر یک از این گروه ها بر مردمی که اهل فکر باشند واضح است. اینکه کدام گروه نقش قربانی را بازی کرد، کدام گروه فریب خورد و کدام گروه این بازی را هدایت کرد. البته لازم به ذکر است که سناریوی جریان حاکم قربانی ندارد و تنها یک عده فریب خوده و یک عده بازی گردان دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر